ابله!!!

ساخت وبلاگ

داستایوسکی نویسنده توانمندروسی درقرن نوزدهم ؛درجلد سوم از رمان "ابله " اززبان هیپولیت که یکی از نقش های دست چندمی داستان رابرعهده دارد وبراثرابتلا به بیماری سل وپیشرفت این بیماری درهفته های واپسین عمر خویش به سرمی برد ؛ سوالی رادرجمع حضاردریک محفل میهمانی مطرح می کندکه جای تامل دارد!هیپولیت ضمن قرائت یادداشت چندروزاخیرخودمی پرسد: "من هرگزنتوانسته ام فرض کنم که حیات پس ازمرگ یاخدا وجودندارد. احتمال قوی می رود که همه اینهاوجودداشته باشد لیکن مااززندگی پس ازمرگ وقوانین آن سردرنمی آوریم.امااگردرک این قوانین ؛ دشوار وحنی محال است آیا می توانند مرابرای عدم توانایی ودرک یک معمای حل نشدنی شماتت یامحاکمه کنند؟!آنها می گویند چاره ای جز آن نداریم که بدون استدلال وتنهابرای رعایت اصول اخلاقی ؛ سرتعظیم فرودآوریم ودرعوض به پاس این فرمانبرداری درجهان دیگر پاداش خواهیم یافت وحال آنکه من معتقدم بانسبت دادن افکارمان به خدا براثر عدم توانایی درک الهیات ؛ به ساحت مقدس کبریایی توهین روامی داریم!!باردیگرتکرارمی کنم درصورتی که ماچیزی ازاین مسایل نمی فهمیم بسیاردشواراست مسئولیت این نفهمی را که به صورت قانونی درآمده است ؛ قبول کنیم وهرگاه اینطوراست چگونه مرا به عنوان اینکه اراده حقیقی وقوانین الهی را درک نکرده ام محاکمه می کنند؟!"

 

*تشکرویژه ازدوستی که بانام امیرمی نویسد وماراهرگزفراموش نکرده است.

سخت ترین دردها.....
ما را در سایت سخت ترین دردها.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fatemehrezaie63 بازدید : 91 تاريخ : دوشنبه 29 بهمن 1397 ساعت: 17:31